تنهایی بی‌انتها تقدیر سنگ است
تقدیر سنگ است این که کور و لال باشد
هرگز نگرید از غمی، هرگز نخندد
بی‌درد و بی‌امید و بی‌آمال باشد
گاهی به شکل صخره از دریای دوری
سیلی خورد روز و شبان خونسرد آرام
گاهی به گوری افتد و ناگفته گوید
آن کس که هرگز برنگردد چیستش نام؟
اما چو گردد پیکر مردان جاوید
ریزند مردم بر سرش گل‌های خوش رنگ
سنگی اگر انسان شود، خوشبخت باشد
ای وای اگر انسان بدبختی شود سنگ