چون غنچه که از زشتی، با خار قشنگ است 
دل بستن مشکوک من و یار قشنگ است
ای کاش که چشمان تو بر سینه ی تان بود
با پنجره، دل سنگی دیوار قشنگ است
فهمیده ام از گریهٔ برخورد دو تا ابر
اشک من و تو لحظهٔ دیدار قشنگ است
از وصلت بی حاصل با هم گله ای نیست
در بی ثمری سرو و سپیدار قشنگ است
تاوان تماشای تو بر ماهی سُرخت
در تنگ بلوری من انگار قشنگ است
سرخی لب و خال لب و دلهرهٔ ما
خال و خط، بر پیکرهٔ مار قشنگ است
رسوایی هر غنچه گذرهای نسیم ا...
										
					
					
					
					        
					
					
					
										
					
					
					
							
										
					
					
													
				
دل بستن مشکوک من و یار قشنگ است
ای کاش که چشمان تو بر سینه ی تان بود
با پنجره، دل سنگی دیوار قشنگ است
فهمیده ام از گریهٔ برخورد دو تا ابر
اشک من و تو لحظهٔ دیدار قشنگ است
از وصلت بی حاصل با هم گله ای نیست
در بی ثمری سرو و سپیدار قشنگ است
تاوان تماشای تو بر ماهی سُرخت
در تنگ بلوری من انگار قشنگ است
سرخی لب و خال لب و دلهرهٔ ما
خال و خط، بر پیکرهٔ مار قشنگ است
رسوایی هر غنچه گذرهای نسیم ا...
Tycka om
			
			 Kommentar 		
	
					 Dela med sig				
						 
											 
		