سلامتی
در این دریای طوفانی ، امید ساحلی دارم
نگو راه نجاتی نیست ، که از تسلیم ، بیزارم
به دنبال سحرگاهان ، همه شب را سفر کردم
نیامد در افق نوری ،ولی بی تاب دیدارم.