گر پله‌ای باشد به عمق ترس و وحشت، و سقفی شکننده تر از عهدهایم، زمینی گسستنی تر از بندهایم، و فضایی غمگین‌تر از شِکوِه‌هایم
همه با پا پیمایم و پناه گیرم، قدم گذارم و بر دوش کشم.
مرا گاه با اسم آینده ترسانند، گاه بگویند گذشته در کمین توست.