آذر کسان که با تو دم از شاعری زنند
جغدند و جغد را نفس بلبل آرزوست
کی گربه پا به جرگ پلنگان نهد اگر
از شخص شیر بر تن او در کشند پوست
گیرم ذباب، جلوه گر آید به شکل نحل
کو نیش بهر دشمن و کو نوش بهر دوست