درد است به جانم چه کنم نیست طبیبی
پنهان شده در خنده ی من بغض عجیبی
.
در راه رسیدن به تو افتاده ام از پا
چنگی بزنم بی تو به دامان رقیبی
.
هر کس به طریقی ثمری دید ولی ما
جز خون دل از عشق نبرديم نصيبي .
از غير اگر طعنه شنيديم غمي نيست
درد است ولي طعنه ی جان سوز حبيبي
.
لب تشنه به دنبال تو هر لحظه دویدم
شاید به سرابی دل ما را بفریبی
.
هر روز پريشان تر و تنها ترم از قبل
چون بلبل پركن شده ام نيست شكيببي
.
در طالع ما نيست دلي شاد و سري خوش
باشد سند تلخي ما چيدن سيبي