زیستن در پاییز، فصل اندوه بار پژمردگی و مرگ، دشوار است…
روزهای ابر آلود و تیره، آسمان گریان بدون خورشید، شب های تاریک، بادی که آهنگ های افسرده مینوازد، سایه های پاییزی، سایه های انبوه و سیاه… تمام این ها افکار تیره و مغمومی را در آدمی بیدار میکند، روانش را وحشت مرموزی در برابر زندگی که همه چیز آن ناپایدار و لرزان است فرا میگیرد. از خویشتن میپرسد: زاده شدن، پیر و فرتوت گشتن، مُردن… چرا؟… برای کدام هدف؟
روزهای ابر آلود و تیره، آسمان گریان بدون خورشید، شب های تاریک، بادی که آهنگ های افسرده مینوازد، سایه های پاییزی، سایه های انبوه و سیاه… تمام این ها افکار تیره و مغمومی را در آدمی بیدار میکند، روانش را وحشت مرموزی در برابر زندگی که همه چیز آن ناپایدار و لرزان است فرا میگیرد. از خویشتن میپرسد: زاده شدن، پیر و فرتوت گشتن، مُردن… چرا؟… برای کدام هدف؟
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری