سکونِ سکوت از ماضی بعید
ساده تر از حال استمراری
به بلندای هجایِ حصار نای
به خواب رفتن کنار کتاب بینوایان
و سکوت تگرگ هنگام باران
گاه دل لرزان درخت و شکوفه هایش