Jam tangan
Blog
Pasar
halaman
Lagi
بنشین تا نگاهت کنم دارم شعری به قداست چشمانت، می خوانم! از مژگانی، که عشق را ردیف کرده اند! در صف آرایی سیّالی ممتد چون گل یاسی، که شب و روز، باز و بسته می شود! و عطر ایوان را مست از زندگی می کند! بر چهار پایه ای ، که خیال تو بر آن نشسته ...
Muat lebih banyak
Anda akan membeli item, apakah Anda ingin melanjutkan?