خاک، آوار دل وُ، دل کندن از خاک، نشد
عشقِ خاک از جانِ فرسودهِ من، پاک نشد
گفتم ای دل، از چه دلدادهِ این خاک و خُلی
گفت،چون بهتر از این در کُلِّ اَفلاک نشد