مرا در دام دل کردی پس از چندی رها کردی
نگهبان در زندان بودی و در پستو ضمانت می‌کنی
لگامی از جفایت را تو بر دین و دلم کردی
خوشا افسار آن عشقی که با دستت هدایت می‌کنی