بالِ احساسِ مرا پنجره ای سرد ، شکست
شمع در آتشِ غم تشنه و بی پروا سوخت
خواستم بوسه زنم بر نمِ اشکِ چشمِ او
حضرتِ شمع مرا پس زد و خود تنها سوخت