جوانی را به راهت من نشستم
بسی ازهجر رویت من شکستم
نشد تا دل ببندم بر نگاری
دلم بر دلبر دیگر نبستم
دلم دردی عمیق دارد بسوزد
غم یار شفیق دارد بسوزد