ساعت درست رأس لبت ایستاده است
گاهی درنگ عقربه ها فوق العاده است
خوابیده بود ساعت قلبش هزار سال
مردی که قرن هاست سرازیر جاده است
هر چارشنبه ساعت پنج از تو می شنید:
یک ربع راه تا دل دریا پیاده است