آغوشت را برایم آماده ڪن
خسته م ، از این همه نشستن
در قطار زندگی ،
گویا ایستگاه آخر است ،


میخواهم استراحت ڪنم
بعد از سفری دور و دراز ، در اتاقِ بازوانت

دلم خوابی ابدی میخواهد...