حالم
بی حضورت تعریفی ندارم
شده ام
شب
پر از سیاهی
پر از تباهی
و دور از هیاهوی حضورت
عاشقی بی قرارم که
دوست داشتنت را کم دارم
انگار بی روی ماهت
آسمان خیالم تا همیشه ابری است
و روشنایی در میان خیال شعرهایم
جایی ندارد