روز خوب که در نمیزنه بیاد داخل روز خوب که از جعبه شانس در نمیاد روز خوب که یکی از روزهای هفته نیست در مسلسل ناگزیر تقویم طلوع کند روز خوب که سر برج نیست خود بخود، البته گاهی با ناز و کرشمه بیاد قبض آب و برق و … نیست که وقت و بی وقت ، وقتی خسته از سر کار بر میگردی از شکاف در آویزون باشه روز خوب که … نه! روز خوب را باید ساخت باید نوازشش کرد باید آراست و پیراست باید به گیسوهاش گلهای وحشی صحرایی زد باید عطر دلخواهش رو خرید گل دلخواهش رو روی میز گذاشت شعر دلخواهش رو سرود باید نازش را کشید به رویش خندید روز خوب را باید خلق کرد و بعد در آغوش آرام یک روز خوب لذت دنیا را چشید …