لبھات طعم پرتقالی بود ، عالی بود
شمالی بود ،عالی بود
تب دارِ
تو سرخِ
دیدم نشستی پیش من با یک کتاب شعر
شاید تصاویری خیالی بود ، عالی بود
سبز و آبی موھای کوتاھت
ِ ترکیب ِ
ِ مست شالی بود ، عالی بود
شکل طلوعِ
ِ توت سرخ ... توی پارک
در خواب دیدم زیرِ
خوابم دقیقا آن حوالی بود، عالی بود
ھی فکر کردم با خودم(باران،تو،من،یک چتر)
حتی اگر فکر محالی بود ، عالی بود...
লাইক
মন্তব্য করুন
শেয়ার করুন
ارشان (جواد) صابر مختاری
মন্তব্য মুছুন
আপনি কি এই মন্তব্যটি মুছে ফেলার বিষয়ে নিশ্চিত?