ما آدمهای شاکی همیشه ناراضی از زندگی مدام گله می گذاریم
از زمین و زمان، از فراق، از آسمان و جهان ،
از تاریکی روزمان از ناسازگاری بختمان ،
یادمان می رود بشنویم چشم ،
فراموش می کنیم خودمان را ببینیم به دادش برسیم ، یادمان می رود…
به خدا که این من جز من کسی را ندارد…