شب یلدا شد و مه در کمین است
ز عشق پاک خورشیدش غمین است
خیالش ،وصال آتش و نور و زمین است
که مهشیدی شود گویی همین است
شب یلدا و پایان شب درازی است
توگویی تقدیر آذر این چنین است