باورم نیست امروز و فردا را من گذشته ام از فراز خود آمدم دیروز کنار خاطره چشم در چشم خیره اشک و بغض چشمانش دلم لرزید کاری زدستم برنمی آید تو گویی مادر دوران زغم انگشت خود را می گزد خاطرم هست هر وقت من هر روز من دیروز من
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
ویرایش پیشنهاد
افزودن ردیف
لایه خود را حذف کنید
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ردیف را حذف کنید؟
بررسی ها
برای فروش محتوا و پست های خود، با ایجاد چند بسته شروع کنید. کسب درآمد
پرداخت با کیف پول
هشدار پرداخت
شما در حال خرید اقلام هستید، آیا می خواهید ادامه دهید؟