بعد دیدار تو من
یک عاشق چشم انتظارم
صبح و شب
من در پی دیدار چشمت بی قرارم
نیستی
کم دارمت
ای حضرت ماه و نگارم
در هوای وصل توووو
هر دم نگارا بی قرارم
بعد دیدار تو من
دیوانه ام باور نداری
کاش می شد
از میان ابر چشمت
بر دلم باران بباری
خسته ام من
خسته از چشم انتظاری
ای که همراه من و
عشق من و یار و نگاری
دوستت دارم تو را
افسوس احساس مرا باور نداری
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری