_او رفت!
بی من...
_دیدم ای وای ز دست ِ آه من؛
هیچ کار،بر نمی آید!
_بروی سنگ قبرم ؛
حک کنید:اَهلی عشق...
_اما،چه سود؟!...یار من؛
بر مزارم ،هم
نمی آید!
_بسوز ای دل!بمیر...
که دلدارت، حتی دم ِ رفتن؛
به دیدارت،هم
نمی آید..‌.