تن محنت کشی دارم خدایا…دل با غم خوشی دارم خدایا
ز شوق مسکن و داد غریبی…به سینه آتشی دارم خدایا
اگر یار مرا دیدی به خلوت…بگو ای بیوفا ای بی مروت
گریبانم ز دستت چاکچاکست…نخواهم دوخت تا روز قیامت
دلی دارم خریدار محبت…کز او گرم است بازار محبت
لباسی دوختم بر قامت دل…زپود محنت و تار محبت
محبت آتشی در جانم افروخت…که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی…که خیاط اجل می بایدش دوخت
اگر دل دلبر است، دلبر کدام است؟… وگر دلبر دل است، دلرا چه نام است
دل و دلبر بهم آمیخته بینم…ندانم دل که است، دلبر کدام است
ز شوق مسکن و داد غریبی…به سینه آتشی دارم خدایا
اگر یار مرا دیدی به خلوت…بگو ای بیوفا ای بی مروت
گریبانم ز دستت چاکچاکست…نخواهم دوخت تا روز قیامت
دلی دارم خریدار محبت…کز او گرم است بازار محبت
لباسی دوختم بر قامت دل…زپود محنت و تار محبت
محبت آتشی در جانم افروخت…که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی…که خیاط اجل می بایدش دوخت
اگر دل دلبر است، دلبر کدام است؟… وگر دلبر دل است، دلرا چه نام است
دل و دلبر بهم آمیخته بینم…ندانم دل که است، دلبر کدام است
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری