سر بر در دیوار غمت چله نشین است
دل در طلب دلبریت سخت پریشان
ای خانه حزنت شده میخانه ی شب ها
دم بر نزنی از تب سنگین رفیقان
کز وصف تو جانان همگی گوشه نشین اند
چندی تو بیا در قفس تنگ عزیزان
جانا مددی کن تو در این شام جدایی
شمعی که نیافروخته ای پای شهیدان
در محفل عشاق نشان از می ونی نیست
خُم را تو بیاور به بر عیش نشینان
‹‹ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه ››
با ما بنشین تا نشود عشق گریزان
دل در طلب دلبریت سخت پریشان
ای خانه حزنت شده میخانه ی شب ها
دم بر نزنی از تب سنگین رفیقان
کز وصف تو جانان همگی گوشه نشین اند
چندی تو بیا در قفس تنگ عزیزان
جانا مددی کن تو در این شام جدایی
شمعی که نیافروخته ای پای شهیدان
در محفل عشاق نشان از می ونی نیست
خُم را تو بیاور به بر عیش نشینان
‹‹ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه ››
با ما بنشین تا نشود عشق گریزان
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری