دیشبی دیدم صنم، آن رخ نمودی سوی من
آن هیجان شد پدید و دیده را پلکی نبود
زلف ها بیشمارت چون که بود در پیش رو
خواندمش آندم مزاحم، چهار سو افتاده بود