تو دست ز دامان اهریمنان باز دار
نهان خانه را خانه ی اسرار دار
زلال فکر و اندیشه ی راستی
ز صدق و شرافت مکن کاستی
مگو دیگری چون است و چرا ؟
که درکش نباشد تو را ای، خدا