هر کسی یک امید، یک عُصیان، یک از دست دادن، یک درد، یک تنهایی، یک اندوه، در خود دارد. زیرا از درونِ هر کس یک نفر رفته است، و هر کاری که میکند نمیتواند او را بدرقه کند.
گوشهی قلب تمام آدمها یک صندلی خالیست! و باد همیشه از همان سمت آدمها را میبرد. سمتی که کسی باید باشد و نیست.