مثل خورشيد غروب جمعه زيبايي هنوز
موج سرگردان این دل را تو دريايي هنوز

مثل تاک مست افتاده به پاي خويشتن
ساقی ات افتاده از پا و تو برپايي هنوز

دائم الخمر شب ميخانه ي چشمت منم
عکس بانوی نشسته روی مینایی هنوز

ازسرم مستی پرید و درخماری مانده ام
با همان یک جرعه اما مست وشهلايي هنوز

من همان نيلوفر مرداب عاشق پيشه ام
روي اين مرداب غم؛قوي فريبايي هنوز

هرشب از میخانه سمت کوچه می آیم بگو
پشت شیشه همچنان من را تو می پایی هنوز؟....
بداهه عماد