زن محبت را تلافی میكند 
 خستگی را ترمه بافی میكند 
 زن درخشان میكند الماس را 
زن تجلی میدهد احساس را 
 زن، گل و آواز شبنم، با هم است 
 زن، پر از سجاده و ابریشم است 
 دسترنجِ جسم ما، جانِ زن است 
 نیمی از آیینهی عرفان، زن است 
 زن فقط آویزهی آغوش نیست 
 زن همین یك گوشوارِ گوش نیست 
 بلبلان، آواز در گُل یافتند 
 شاعران، در زن، تكامل یافتند. 
 " تقديم به مهربانوهاي سرزمينم....
		
 
						Tycka om
			
			 Kommentar 		
	
					 Dela med sig				
						 
											 
		