چنان سرمست وشیدایم
که پاازسرنمی دانم
دل از دلبر نمی یابم
می از ساغر نمی دانم
برو ای عقل سرگردان
زجان من چه می جوئی
که من سرمست وحیرانم
به جزدلبر نمی دانم
Suka
Komentar
Membagikan
چنان سرمست وشیدایم
که پاازسرنمی دانم
دل از دلبر نمی یابم
می از ساغر نمی دانم
برو ای عقل سرگردان
زجان من چه می جوئی
که من سرمست وحیرانم
به جزدلبر نمی دانم
