پاییز میرسد که مرا مبتلا کند 
با رنگهای تازه مرا آشنا کند 
  
پاییز میرسد که همانند سال پیش 
خود را دوباره در دل قالیچه جا کند 
  
او میرسد که از پس نه ماه انتظار 
راز درخت باغچه را برملا کند 
  
او قول داده است که امسال از سفر 
اندوههای تازه بیارد، خدا کند 
  
او میرسد که باز هم عاشق کند مرا 
او قول داده است به قولش وفا کند 
  
پاییز عاشق است، وَ راهی نمانده است 
جز اینکه روز و شب بنشیند دعا کند 
  
شاید اثر کند، وَ خداوندِ فصل ها 
یک فصل را بخاطر او جا به جا کند 
  
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را 
تقدیر خواست راه شما را جدا کند 
  
خش خش ... ، صدای پای خزان است، یک نفر 
در را به روی حضرت پاییز وا کند...
		
Mi piace
			
			 Commento 		
	
					 Condividi				
						 
											 
		 
			
مهدی بلقان
Ellimina il commento
Sei sicuro di voler eliminare questo commento ?