ای پیک عاشقان گذری کن به بام دوست
بر گرد بندهوار به گرد مقام دوست
گرد سرای دوست طوافی کن و ببین
آن بار و بارنامه و آن احتشام دوست
خواهی که کاروان سلامت بود ترا
همراه خویش کن به سوی ما سلام دوست
بر دانههای گوهر او عاشقی مباز
تا همچو من نژند نمانی به دام دوست
با خود بیار خاک سر کوی او به من
تا بر سرش نهم به عزیزی چو نام دوست
بینا مباد چشم من ار سوی چشم من
بهتر ز توتیا نبود گرد گام دوست
از مال و جان و دین مرا ار کام جوید او
بی کام بادم ار کنم آن جز به کام دوست
سنایی
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟