مثل هر شب هوس عشق خودت زد به سرم
چند ساعت شده از زندگیم بیخبرم
از همان جاده که تو رفتی و من ماندم و من
بین این قافیهها گم شدم و در به درم
بسته بسته کدئین خوردم و خوابمنگرفت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
بی تو دنیا به درک بی تو جهنم به درک
کفر مطلق شدهام دایرهای بی وترم
این همه فاصله در جاده، صد ریل قطار
بال پرواز دلم کو که به سویت بپرم
من خدای غزل ناب نگاهت شدهام
از رگ گردن تو من به تو نزدیک ترم....
امید_صباغ_نو
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری