سجده واجب میشوددر پیش یاری اینچنین
یاری از جنس قرار و بی قراری اینچنین
قبله گاهم روبه آنجایی که می گویند نیست
چرخشی باید مرا سوی مداری اینچنین
آنچه بر پیشانی ام حک گشته جای مهر نیست
ای دریغ از بوسه های بی گداری اینچنین
جستجو کردم خدایم را کجا پیدا کنم
غافل از آغوش گرم کردگاری اینچنین
درقنوتم دست خواهش می برم سوی خدا
سوی عشقش سوی یار ماندگاری اینچنین
گاه عبادت سوی معبودت زلالت میکند
پس زلالش کن دلت را از غباری اینچنین
صحبت حور و پری هست و بهشت کاینات
جملگی را دیده ام من در نگاری اینچنین
موسم دلتنگی است و فصل مشرف گشتن است
برطوافش چرخش دیوانه واری اینچنین ...
احمد_سلمانی
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری