:
سخت است که دیوانه ی ماهی شده باشی
سرگشته و دلداه ی راهی شده باشی

سخت است که عاشق شوی و از طرف او
محکوم به انجام گناهی شده باشی

چون گرگ سپیدی که دلی داده به آهو
رام نگه و چشم سیاهی شده باشی

او کوچ کند تا که نیابی اثرش را
تو در پی او یک شبه راهی شده باشی

هی شعر بگویی تو ز هر خاطره اما
محدود به یک دفتر کاهی شده باشی

هی شعر بگویی که کنی معجزه اما
خود شیفته ی سحر نگاهی شده باشی

دل دادگی و بی خبری و غم هجران
سخت است که دیوانه ی ماهی شده باشی