یک شمع تو روشن کن، پروانه شدن با من
مِی از من و ساقی تـو، پیمانه شدن با من

یک بوسه ز تو کافیست، آغوش نمی خواهم
یک جرعه فقط ساقی، میخانه شدن با من

تو تلخی این مِی را یک کاسه تحمل کن
شیرین چو لبهـایت، دردانـه شدن با من

بـاز حلقـه مـویت را، در بـاد رهـا کردی؟
از بنـد رهـایـم کن، شاهانه شدن با من

تا عطر تنت اینجاست نبضم به تو وابسته ست
با بـوی نفس هایت، جانانه شدن با من

چون نورِ حضورت هست این باغچه با من گفت:
یک غنچه ز تو کافیست، گلخانه شدن با من

صد دانه ی این تسبیح، یک جمله به من میگفت:
یک بار تو عاشق شو، یکدانه شدن با من


استاد_شهریار