با من بگو که همرهِ من پیر می شوی
یا آنکه بینِ راه، ز من سیر می شوی؟!
ای ماهِ دوردستِ من، ای ماهیِ گُریز!
کی در میانِ بِرکه به زنجیر می شوی؟!
چون چکه ای ز نور، درآیینه می چِکی
آنگاه مثلِ آینه تکثیر می شوی
رویای صادقی که سرانجام می رسی
یک خوابِ عاشقانه که تعبیر می شوی
چین می خورَد نگاهِ غم انگیزِ آینه
وقتی ز دستِ آینه دلگیر می شوی
می روید ازکویرِگلویم، گُلی کبود
وقتی شبیهِ بُغض، گلوگیر می شوی !
دست ازفریب وفاصله بردار، خوبِ من !
داری برای خوب شُدن دیر می شوی..!
« یدالله گودرزی »
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری