خیس بارانم ولی, چیزی نمی خواهد دلم
سردو لرزانم ولی, چیزی نمی‌خواهد دلم

سقف دل محکم شده امن است جای یاد تو
سخت ویرانم ولی, چیزی نمی‌خواهد دلم

سربه سر هر لحظه هرجا جای پای خاطرات
درد بر جانم ولی, چیزی نمی‌خواهد دلم

هرقدم بن بست گویا راه من را بسته است
زنده می‌مانم ولی,چیزی نمی‌خواهد دلم

بغض دارم در گلو حسرت به دل ماندم ببین
شعر می‌خوانم ولی,چیزی نمی خواهد دلم

گرچه تن زخمی تر از ابر بهارانم کنون
مثلِ طوفانم ولی,چیزی نمی‌خواهد دلم

خسته ام هر استخوانم لایِ زخمی کهنه است
سخت گریانم ولی,چیزی نمی خواهد دلم...