به آغوش تومحتاجم،پناه لحظه هایم شو
چوابری پرزبارانم،رفیق گریه هایم شو
دراین آوار تنهایی،چه بیزاروچه بیمارم
طبیب این دل زاروشفای دردهایم شو
خطوط عشق را ممتد ،موازی دیده ام درتو
سکوت عشق رابشکن،غریق شعرهایم شو
شبی مستانه رقصیدم درآن مکردوچشمانت
بزن بوسه عطشهایم،شریک غصه هایم شو
چنان پروانه می چرخم کنارپیکرت هرشب
دمی آغوش خود بگشا،کمی هم مبتلایم شو...
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری