کلبه ای با نغمه های تار می خواهد دلم 
بوی عطر دشت گندمزار می خواهد دلم 
 
روی دلتنگی ،  اگر باران ببارد در شبی 
با همان احساس گویم تار می خواهد دلم 
 
روی کلبه همچنان باران بریزد بهتر است 
آن زمان بهتر بگویم یار می خواهد دلم 
 
بعدِ آن با فال حافظ ، غرق آواز جنون 
شور و شوق لحظه ی دیدار می خواهد دلم 
 
لحظه ی دیدار چون سخت است باور کردنش 
پشت این خوش باوری سیگار می خواهد دلم 
 
وای اگر تنها شبی ، گیرم ترا در کلبه ای 
در کنارت تا سحر ، بیدار می خواهد دلم 
 
نازنینم ؛ استواری تا به کی پای سکوت 
از لبت یک جمله ی تبدار می خواهد دلم 
 
 
		
Curtir
			
			 Comentario 		
	
					 Compartilhar				
						 
											 
		 
			
یوسف مرادعلی وند
Deletar comentário
Deletar comentário ?