שעון
בלוג
שׁוּק
דפים
יותר
کُشتمش! احساس را، تا دل نبندد پای تو تا نشیند هی نگوید قصه زیبای تو زیرِ خرواری ز خاک و خاطره، با خونِ دل زنده زنده دفن کردم، عشق را همپای تو قاتل و مقتولِ این جرمی که رخ داده منم پای من تاوان این، امّا گناهش پای تو
טען עוד
אתה עומד לרכוש את הפריטים, האם אתה רוצה להמשיך?
علیرضا عباسی
رفیق راه بیپایان کدامست؟
اگر عقلست پس دیوانگی چیست؟
وگر جانست پس جانان کدامست؟
מחק תגובה
האם אתה בטוח שברצונך למחוק את התגובה הזו?