من برای باتو بودن بال و پر می خواستم
دلبری را از تو اما بیشتر می خواستم

خواب بودم دیدمت آغوش وا کردی گلم
بوسه ای را از لبت وقت سحر می خواستم

از میان تیرگی ها پر کشیدم سوی تو
با همه آشفتگی هایم شرر می خواستم

ناز میکردی بیایی تا ببینم روی تو
کاش میدی کنار تو ثمر می خواستم

توی هر کوچه در هر خانه ای را میزدم
مثل یک دیوانه از عشقم اثر می خواستم

گرچه با تشویش بودم در پی دیدار تو
عشق من شاید ندانی تاج سر میخواست