‌می شود روزی تو را قدری تماشایت کنم
آنقدر محوت شوم در خویش پیدایت کنم

می شود روزی شوم مست از می لبهای تو
با غرور خسته ام حل معمایت کنم

میشود قدری نشینی محو دیدارت شوم
آمدم تا عرصه ی محشر تمنایت کنم

علت خلق منی ای منشاء احساس من
آرزو دارم که صدها بوسه بر پایت کنم