روبرو بنشيني اي ماهان چه حالي ميدهد
مهربان باشي و بس شادان چه حالي ميدهد

چشمهايت غرق مستي و نياز ، اي ماه من
مِي ببارد ديده چوُن باران چه حالي ميدهد

خنده هايت از ته دل ، عشوه آلود و ظريف
دورْ گرداني غم و حرمان چه حالي ميدهد

خلوتي دلخواسته من باشم و شمع و شما
شهدْ ريزي بر لبم اي جان ، چه حالي ميدهد

زلفِ خود را واكني آن بافه هاي بي بديل
جان پريشان ميكني آسان چه حالي ميدهد

درد بيدرمان من دوري ز دستان شماست
درد من را گر كني درمان چه حالي ميدهد

حجت_نایینی