تا که عاشق می شوی عقل از سرت هم می پرد
عاشقان را دل به هر جایی بخواهد می برد

احتیاجی نیست خود را خوار و بی ارزش کنی
آنکه عاشق می شود ناز تو را هم می خرد

من فقط این اصل را در عاشقی فهمیده ام
عشق با دست محبت جامه ی غم می درد

مکتب عشق است و تدریس محبت می کند
این همه لیلا و مجنون را چه خوش می پرورد

بیقرارت می کند دلشوره های انتظار
عشق آخر هر بلایی بر سرت می اورد