#ضرب_‌المثل
#حالا_هم_نوبت_رقاصی_من_است_.

این ضرب‌المثل را در مورد تلافی رفتار بد دیگران به کار می‌برند.

می‌گویند خری و شتری دور از آبادی در آزادی کنار هم زندگی می‌کردند.

یک شب کاروانی به آنان نزدیک شد. شتر به خر گفت رفیق یک ساعتی دم فرو بند تا اینان دور شوند، مبادا که گرفتارشان شویم. خر گفت من همیشه همین ساعت نوبت آوازم است و نمی‌توانم این عادت را ترک کنم. و شروع کرد به خواندن.

کاروانیان صدای خر را شنیدند و هر دو را گرفتند و بر آنها بار نهادند و با خود بردند.

فردا به رودخانه‌‌ای رسیدند. عمق آب زیاد بود و خر نمی‌توانست از ان رد شود. پس خر را بر پشت شتر گذاشتند تا از رودخانه بگذراند. هنگامی که به وسط رودخانه رسیدند شتر شروع کرد به پایکوبی و جنبش. خر گفت رفیق این کار را نکن وگرنه من در آب افتاده و غرق می‌شوم. شتر گفت این عادت من است. همانطور که دیشب نوبت آواز بی‌جای خر بود، این ساعت وقت رقص نابهنگام شتر است و خر را در آب انداخت تا غرق شود.