Jam tangan
Blog
Pasar
halaman
Lagi
اي كوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه كه همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نكردند يا رب چقدر فاصله ي دست و زبان است خون مي چكد از ديده در اين كنج صبوري اين صبر كه من مي كنم افشردن جان است از راه مرو سايه كه آن گوهر مقصود گنجي ست كه اندر قدم راهروان است
Muat lebih banyak
Anda akan membeli item, apakah Anda ingin melanjutkan?