فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    Расширенный поиск
  • Вход
  • Регистрация

  • Дневной режим
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    О нас • Каталог • Контакты • Политика • Условия • Возврат денег

    Выбрать Язык

  • Arabic
  • Bengali
  • Chinese
  • Croatian
  • Danish
  • Dutch
  • English
  • Farsi
  • Filipino
  • French
  • German
  • Hebrew
  • Hindi
  • Indonesian
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Portuguese
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu
  • Vietnamese

Смотреть

Смотреть

Блог

Просмотр статей

рынок

Последние поступления

Страницы

Мои Страницы Понравившиеся страницы

еще

Форум Исследовать популярные посты работы Предложения сделкам финансирования
Смотреть рынок Блог Мои Страницы Увидеть все

Знакомьтесь сообщений

Posts

Пользователи

Страницы

группа

Блог

рынок

Форум

работы

сделкам финансирования

Mona2
Mona2  
4 лет

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته‌ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم

فاضل نظری

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

در ماجرای ما سری سامان نمی گیرد
بیدار شو! در دوزخی، باران نمی گیرد

عشق این دبیر پیر با یک قطره اشک ما
این امتحان سخت را آسان نمی گیرد

پیغمبری هستم که قوم کافر خود را
هرقدر نفرین می کند طوفان نمی گیرد

تنهایی ام با هیچ جمعی پر نخواهد شد
تن-ها خودش جمعست، دیگر "آن" نمی گیرد

پشت سر از عشق برگشته دعایی نیست
روی سر مرتد کسی قرآن نمی گیرد

پا بر سرم بگذار و بالاتر برو ای دوست
بی مرگ برفی، چشمه ای جریان نمی گیرد

وقتی بنا به زجر باشد عمر طولانیست
با خوش خیالی عمر ما پایان نمی گیرد ...

#حسين_زحمتكش

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

دیوانه شدم در پی آن صورت شهناز
تا باز شود این گره از نقطهء آغاز

جانم به لبم دل چه کشیداز رخ و مویت
سردار منی پیش تو من رتبهء سرباز

شاعر شدم از عشق تو انگار ندیدی
فریاد زدم اسم تورا با لب آواز

دربند توام تا به ابد هرچه که باشی
غیراز تو نباشد به دلم آن گل تن‌ناز

این باده ی مستانه به غیر از تو نگیرم
جام می ما ریخته بر صورت اعجاز

همراه کسی نیست به غیراز تو وجودم
غیراز تو کجا باز کنم این غم و این راز

بر چشم ترم اشک زهجران تو خون شد
با آه نبودت بکشم غصهء خود باز

افسوس بر این سوخته هیچت نظری نیست
باز آ که دلم با رخ تو کوک شود ساز

شاید که خدا خواهد و من سوی تو آیم
شوقم به تو بسیار،ولی کو پر پرواز

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

‍ آدمها رو ذخیره نکنیم
برای روزهای مبادا !

اگر برای کسی نصفه و نیمه ایم
و او تمامش را برایمان خرج میکند
تووی آب نمک نخوابانیمش !

هی بگوییم اگر هیچکس نباشد
این آدم هست که تمامِ خودش را
پای من میگذارد!

آدمها یک روز ته می‌کشند،
بی اینکه بفهمید و
زمانی به خودتان می‌آیید
که دیگر هیچ راهی برای بازگرداندن
آدمی نیست که احساسش را
صادقانه خرجتان کرده بود .. !

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

.
بدست باد گه گاهي، سلامي مي رسان، يارا
که از لطف تو خود آخر، سلامي مي رسد ما را

خنک، باد سحرگاهي که در کوي تو، گه گاهش
مجال خاک بوسي هست و ما را نيست آن، يارا

شکايت نامه شوق تو را بر کوه اگر خوانم
ز رقت چشمه ها گردند، گريان سنگ خارا را

ز رفتن راه عاجز کرد و ره را نيست پاياني
اگر کاري به سر مي شد، ز سر مي ساختم پا را

ز شرح حال من، زلف تو طوماري است سربسته
اگر خواهي خبر، بگشا، سر طومار سودا را

نسيم صبح اگر يابي، گذر بر منزل ليلي
بپرسي از من مجنون، دل رنجور شيدا را

ور از تنهايي سلمان و حال او خبر، پرسد
بگو بي جان و بي جانان، چه باشد حال تنها را

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

مرد وقتی غصه دارد هی خودش را می خورد
او دقیقا مثل کاغذ از وسط تا می خورد


ای خدا لعنت کند این حس مغرورانه را
باچه زوری بغض خود را روز و شبها می خورد


تک خوری هم از صفات بارز مردانه است
غصه ی اهل و عیالش را چه تنها می خورد!


زندگی با چوب خود ما را قوی تر کرده است
قبل آنهم چوب استادان و بابا می خورد


قصه های عاشقی را یک مرور ساده کن
طفلکی مجنون غمِ شیرینِ لیلا می خورد


بس که سانسور کرده دنیا اشک و درد و آه مرد
هر که بیند گریه اش را ناگهان جا می خورد!

#علی_قهرمانی

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

من‌که‌خود صید تو هستم، دام می‌خواهی‌چه‌کار؟
بیش از این آهوی خود را رام می‌خواهی چه‌کار؟

پشتِ سر گفتی فلانی را نمیارم به یاد
روبه‌رو با من بگو، پیغام می‌خواهی چه کار؟

هرچه گفتی من همان کردم، چرا پس دشمنی؟
من دعاگوی تواَم، دشنام می‌خواهی چه‌کار؟

خون من در شیشه کردی، ناگهان جانم بگیر
سربکش لاجرعه مِی را، جام می‌خواهی چه‌کار؟

کشته‌ی عشق تو هستم نازنین، از چون منی
صبر می‌خواهی چه کار، آرام می‌خواهی چه‌کار؟

پسته‌ی خندان ندارد قیمتی پیش لبت
با چنان چشمی دگر بادام می‌خواهی چه‌کار؟!

از کنایاتِ نهان آکنده‌است ابروی تو
با چنین صنعت، بگو ایهام می‌خواهی چه‌کار؟

کفترِ جَلدِ کسی هرگز نخواهد شد دلت
می‌پری زاین‌سو به آن‌سو، بام می‌خواهی چه‌کار؟

من ز عشقت سوختم امّا دلت با دیگری‌ست
یارِ چون من پخته داری، خام می‌خواهی چه‌کار؟

در زدم، در را نکردی باز و گفتی کیستی؟
از شهیدان تو هستم، نام می‌خواهی چه‌کار...؟

#افشین_علاء

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

بی وفایی میکنی
دیگر کنارت نیستم

گر چه عمری را به
حسرت در نگاهت زیستم

خسته ام از زندگی
از درد و رنج خاطرات

چون نمیدانم که هر دم
در وفای کیستم

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

هـرگز تـو هـم مــانـنــد مـــن آزار دیــدی؟
یــار خــودت را از خــودت بــیــزار دیــدی؟

آیــا تـو هـم هر پــرده ای را تا گشودی
از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟

اصـلا بـبـیـنـم تـا بـه حـالا صـخــره بودی؟
از زیـــر امــــواج آســـمـان را تــار دیدی؟

نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟
از «آتـنـا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟

در پـشـت دیـوار ِحیاطی شعـر خوانـدی؟
دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟

آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک
خواب کسی را روز و شب بـیـدار دیدی؟

رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیـمار بـودی مثل ِمن ؟ ، بیمار دیــدی؟؟

حقـا که بـا مـن فــرق داری ــ لا اقـل تـو
او را که می خواهی خودت یک بـار دیدی...

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Mona2
Mona2  
4 лет

‍ بازداری بر دل تنگم تلنگر میزنی
مثل ٱتش در میان سینه ام گر میزنی

بازهم داری برایم ناز بی حد میکنی
سازنی راهم به آهنگ تأثر میزنی

باتو احساس خوش عشق خدایی داشتم
خط براین عشق خدایی با تکبر میزنی

راه صاف خانه را با دیدنم کج میکنی
زیر لب هم یک تبسم با تمسخر میزنی

گفتمت از چهره ی زیبای خودنقشی بکش
نقش بر بوم دلم فوق تصور میزنی

عاشقی کار دل و من دل برایت داده ام
دل نبستی بادلم حرف از تنافر میزنی

هی تورا با دست پیش خویشتن می اورم
هي مرا پس میزنی با پا میانبر میزنی

نازنین درمورد من چی تصور میکنی
کاین همه حرف از تکبر يا تفاخر میزنی

برسر عشقت به حال وروز بد افتاده ام
سربه این بدحال درگیر از تکدر میزنی؟

Мне нравится
Комментарий
Перепост
Showing 1185 out of 1836
  • 1181
  • 1182
  • 1183
  • 1184
  • 1185
  • 1186
  • 1187
  • 1188
  • 1189
  • 1190
  • 1191
  • 1192
  • 1193
  • 1194
  • 1195
  • 1196
  • 1197
  • 1198
  • 1199
  • 1200

Изменить предложение

Add Tier.








Выберите изображение
Удалить свой уровень
Вы уверены, что хотите удалить этот уровень?

Отзывы

Чтобы продавать свой контент и публикации, начните с создания нескольких пакетов. Монетизация

Оплатить с помощью кошелька

Оплата

Вы собираетесь приобрести предметы, вы хотите продолжить?

Запросить возврат