گفتم: خیال وصلت گفتا: بخواب بینی
گفتم: مثال قدت گفتا: در آب بینی
گفتم: به خواب دیدن زلفت چگونه باشد؟
گفتا: که خویشتن را در پیچ و تاب بینی
گفتم: رخ تو بینم گفتا: زهی تصور
گفتم: به خواب جانا گفتا: به خواب بینی!
گفتم: که روی خوبت بنمای تا ببینم
گفتا: که در دل شب چون آفتاب بینی؟
گفتم: خراب گشتم در دور چشم مستت
گفتا: که هر چه بینی مست و خراب بینی
گفتم: لب تو دیدن صد جان بهاست او را
گفتا: مبصری تو، در لعل ناب بینی
گفتم: که روز سلمان شب شد ز تار مویت
گفتا: نگر به رویم تا آفتاب بینی
عصر باشد و....
دوفنجان قهوه ے
تلـــــخ...و یڪ من .......
ڪه تلخیش
را با شیرینی لبان
تـــــو نوش جان کنم ....
#عصـــرتون_به_عشـ♥️ــق
.
چند دقیقه دیگر وقت داری
تا به من نگاه کنی
به من، به چشمانم
و به قلبی که برای تو میتپد
این شب و این باران، و تو...
چند دقیقه دیگر وقت داری
تا به من نگاه کنی
پیش از آن که کاملاً تمام شوم
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری